اثرات مضر تماشای تلوزیون روی کودکان
محققان طی یک تحقیق 8 ساله متوجه رابطه مستقیم بین ساعات تماشای تلویزیون در سنین جوانی و پیشرفت دانشگاهی آنها شدند.
نتایج یک تحقیق نشان میدهد، کودکانی که در سنین پایین بیش از دو ساعت در روز تلویزیون تماشا میکنند از دیگر کودکان چاقتر و کمهوشتر هستند.
محققان طی یک تحقیق 8 ساله متوجه رابطه مستقیم بین ساعات تماشای تلویزیون در سنین جوانی و پیشرفت دانشگاهی آنها شدند.
نتایج این تحقیقات نشان داد که یک کودک 2 ساله که روزانه چند ساعت را در مقابل تلویزیون سپری میکند با احتمال بیشتری با چاقی مفرط روبه رو شده و تا سن 10 سالگی دچار مشکل خواهد شد.
کودکانی که بیشترین میزان تماشای تلویزیون را دارند با احتمال کمتری در فعالیتهای فیزیکی شرکت میکنند و در عین حال بیش تر به سراغ هله هولهها و غذاهای ناسالم میروند.
چاقی و کاهش شرکت در فعالیتهای کلاسی و مانند آن باعث میشود، این کودکان با احتمال بیشتری مورد اذیت و آزار هم کلاسیهای خود قرار بگیرند.
این تحقیقات نشان میدهد والدین به صورت ناخواسته ممکن است آسیبهای بالقوه ای را برای فرزندان خود به همراه بیاورند.
محققان دانشگاههای مانتریال و میشیگان عادات تماشای تلویزیون را در بیش از هزار و 300 کودک که بین 2 تا 4 سال سن داشتند بررسی کردند. سپس عملکرد آنها در مدرسه و وزن آنها نیز تا سن 10 سالگی در این تحقیقات گنجانده شد.
این تحقیقات نشان داد کودکانی که روزانه بیش از دو ساعت تلوزیون تماشا میکنند، به طور متوسط 7 درصد کارایی کمتری در کلاس دارند و با احتمال 10 درصد بیشتر از سایر دانش آموزان ممکن است مورد آزار و اذیت قرار بگیرند.
دکتر لیندا پاگانی، از دانشگاه مانتریال، در این باره گفت:" سنین اولین زندگی دوره بسیار مهمی برای رشد مغز و شکلگیری رفتار انسانهاست."
تماشای بیش از حد تلوزیون در این دوره ممکن است منجر به عادات ناسالم زیادی در آینده شود. اگرچه که ما انتظار داریم تاثیرات تماشای زودهنگام تلوزیون بعد از گذشت 7 و نیم سال از دوران کودکی از بین برود، اما عواقب منفی حاصل از آن ممکن است بسیار جدی باشد.
متأسفانه ما فرزندانمان را با تلویزیون تربیت میکنیم. وقتی میخواهیم آنان را ساکت کنیم، برای آنان تلویزیون روشن میکنیم، یا آنان را به تماشای برنامههایی که خودمان هم نمیدانیم چه هستند، دعوت میکنیم. خودمان هم متأسفانه عادت کردهایم به آنچه پخش میشود، فقط خیره شویم و نگاه کنیم.
کودکان را برای زمانی که در مقابل تلویزیون صرف میکنند، نمیتوان سرزنش کرد. همچنین آنها تقصیری ندارند که از طریق تلویزیون، اطلاعات دگرگون شده را دریافت میکنند.
انگیزه کودکان از نشستن در پای تلویزیون با انگیزه بزرگترها فرق دارد. بزرگترها غالباً برای سرگرمی به تماشای تلویزیون میپردازند، ولی کودکان ضمن اینکه طالب سرگرمی هستند، غالباً برای فهمیدن دنیای اطراف به تلویزیون مینگرند.
معمولاً کودکان از دو سالگی تماشای فیلمهای کارتونی را شروع و تقریباً در شش سالگی به تماشای تلویزیون عادت میکنند. یعنی قبل از اینکه به مدرسه بروند، با تلویزیون دوست میشوند.
به عقیده پژوهشگران علت علاقه کودکان به تلویزیون این است که به آنان امکان میدهد تا در ماجراهای پشت پرده زندگی کودکانه خود رسوخ کنند و دنیا و مردم را بهتر بشناسند.
قدرتنماییهای ستارهها و قهرمانان خیالی فیلمها به کودکان اینطور تلقین میکند که هر کس قدرت بیشتری دارد، حق با اوست و او فقط به هدف میرسد و با زور است که میتوان هر چیزی و هر خواستهای را به دست آورد.
کنترل والدین بر فرزندان بیشتر بر روی مدت زمان تماشای تلویزیون است و آنان به نوع برنامههای تلویزیونی حساسیت چندانی ندارند.
در دنیای امروز نمیتوان کودکان را به طور کلی از تماشای تلویزیون منع کرد. اما باید آن را کنترل کرد. برای این کار اولاً به کودک اجازه داده شود برنامههای مربوط به خودش را تماشا کند.
ثانیاً در مواردی والدین همراه کودک به تماشا بنشینند و در جاهای مختلف فیلم، بدون ایجاد حساسیت، فیلم را نقد کنند. این کار به کودک میفهماند که فیلمها هم خالی از نقص نیست و قهرمانان خیالی صلاحیت الگو بودن را ندارند.
تماشای بیش از حد تلویزیون، برخی کودکان را دچار «مشکلات دقتی» میکند؛ یعنی جدای از رفتارهای خشونتآمیز یا تحریککننده، صداهای بلند ناگهانی و درخشش رنگ و غیره، مانع میشود تا کودک از مغز خود به طور مستقل استفاده کند. اگر در کودکی علایمی از دشواری دقت دیده شد، باید در کاهش یا حذف تماشای تلویزیون حداقل برای یک دوره، آزمایشی صورت گیرد.
سیستم کنترل اجرایی مغز یا قشر جلویی مغز، مسوول برنامهریزی، سازماندهی و توالی رفتار جهت خودکنترلی، قضاوت و توجه اخلاقی میباشد. این مراکز در دوران کودکی و نوجوانی رشد میکنند، اما برخی تحقیقات حکایت از این دارد که برنامههای تلویزیونی یا بازیهای ویدئویی بیروح و خستهکننده، ممکن است این بخش خاص از مغز را تنبل کرده و رشد آن را کند نماید.
محدودیتهای مشخصی را در مورد زمان تماشای تلویزیون، با توجه به سن کودک پیشنهاد کنید. حتی یک ساعت تماشای تلویزیون در روز برای کودکانی که هنوز به مدرسه نرفتهاند، زیاد است. حداکثر زمان تماشا برای کودکان بزرگتر باید یک تا دو ساعت در روز باشد.
با بچههایی که در رده دبستانی یا در ردههای بالاتر قرار دارند، میتوان در مورد برنامهای هفتگی جهت تماشای تلویزیون و داشتن یک قاعده منطقی مذاکره نمود. تلویزیون باید برای تماشای برنامههای از قبل انتخاب شده، روشن شود نه به عنوان یک وضعیت دائمی. والدین باید این نکته را توجه داشته باشند که تکالیف کودکان باید در اولویت بوده و با تماشای تلویزیون همراه نباشد.
تلویزیون را نباید در اتاق کودک قرار داد؛ زیرا او را به تماشای برنامههای تلویزیون با نظارت کمتر، متمایل میکند. توصیه میشود تلویزیون در یک اتاق خانوادگی که والدین بتوانند مرتباً آن را روشن یا خاموش کنند، قرار داده شود.
بر اساس نظرسنجی مرکز مطالعات و سنجش برنامهای صدا و سیما، بینندگان کودک و نوجوان سیما در ایام تابستان سال گذشته، روزانه به طور میانگین ساعت و دقیقه تلویزیون تماشا کردهاند و در سال به طور متوسط کودکان حدود ساعت را در مدرسه و تقریباً حدود ساعت را در جلوی صفحه نمایش تلویزیون میگذرانند. باید توجه داشته باشیم که کودکانی که بیش از 10 ساعت در هفته، تلویزیون تماشا میکنند، از اثرات منفی تحصیلی رنج میبرند.
سال اول، حیاتیترین زمان برای تحولات و رشد مغز میباشد. تلویزیون میتواند زمان مفید کودک برای بودن با والدین و بازی را از آنها بگیرد.
احتمالاً نخستین دلیل علاقه کودکان به تلویزیون، لذت خاصی است که از سرگرم شدن بدون احساس مسئولیت، به آنها دست میدهد.
متخصصین گوارش کودکان معتقدند: نشستن ساعات طولانی پای تلویزیون و کامپیوتر مشکل چاقی در کودکان را تشدید میکند.
توصیه آنها به والدین این است که مدت تماشای تلویزیون و نشستن پای کامپیوتر در کودکان را به یک ساعت در روز محدود کنند و در مقابل آنها را به پیادهروی، ورزش و تحرک تشویق کنند.
مشاهده تلویزیون باعث میشود، کودکان اوقات بازی خود را از دست بدهند و همین بازی نکردن، عوارض سنگینی را علاوه بر پرخاشگری، برای آنها به ارمغان میآورد که از جمله میتوان به افسردگی، ایجاد اختلال در نحوه برقراری ارتباط با دیگران و لذت نبردن از زندگی اشاره کرد.
اگر ما تلویزیون را به نفع بازی خاموش کنیم، به کودکمان کمک زیادی کردهایم. بازی کودک باعث رفتار رشد مهارتهای شناختی، رشد احساسات و حرکات فیزیکی و بدنی میشود. در حقیقت، همه فعالیتهای معمولی کودکان قبل از دوره دبستان، در ساعات بیداری (به استثنای دیدن تلویزیون)، در زمره بازی قرار میگیرند. زمانی که یک کودک سه ساله به همراه کودکی دیگر، با آجر یک قلعه میسازد، این فعالیت به آسانی به عنوان بازی تعریف میشود. همچنین زمانی که کودکی همه کتابها را از گنجه خارج میکند؛ یا مثل بزرگترها وانمود میکند که دارد اتاق را جارو میکند؛ یا تلفن را برمیدارد و ادای مکالمه را درمیآورد؛ یا همه جای دیوار را خطخطی میکند؛ یا با یک خرس عروسکی در زیر تختخواب پنهان میشود؛ باز هم این کودک دارد بازی میکند.