loading...
کـــــــــــــــــرج 2
نــــــیـما اقایـــی بازدید : 573 سه شنبه 05 مرداد 1389 نظرات (0)

جنگهاي تاريخي ايران

جنگ هاي كوروش : كبير جهت بست قلمرو هخامنشي

وروش در زمان جواني تصميم مي گيرد كه قوم پارس را متحد كند تا بتواند بر عليه آستياگ وارد جنگ شود. هارپاك كه از درباريان و خويشاوندان آستياگ بود در اين راه كمك زيادي به كوروش كرد و درنهايت آستياگ پس از 35 سال پادشاهي سرنگون مي شود. ولي كوروش او را نكشت و نزد خود نگاه داشت. كوروش تعدادي از مغان مادي را كشت ، چون مخالف او بودند. او توانست اكباتان يا هگمتانه (همدان امروزي) پايتخت دولت ماد را تصرف كند. كوروش در سال 555 ( پ. م ) دژ مادي را تسخير كرد كه تاريخ نگاران يوناني آنرا بنام پاسارگاد نوشته اند. نام ديگر پاسارگاد مشهد مرغاب است چون شهر پاسرگاد بر روي دشت مرغاب ساخته شده بود. از نو آوري هاي كوروش چاپارخانه دولتي يا پست خانه و گردونه چهار اسبه (گونه اي گاري) است كه در كناره هاي آن تيغه هايي فلزي براي نابود كردن سربازان دشمن جاسازي شده بود. :مبارزه كوروش با پادشاه كشور ليديه با تسخير هگمتانه در سال 559 (پ . م ) پادشاهي كوروش آغاز مي شود. سپس كوروش با كروزوس پادشاه كشور ليدي (ليديه) جنگيد و او را شكست داد. او سرانجام توانست شهر سارد طلايي را تصرف نمايد. با تسخير ليديه كشورهاي ايران و يونان هم مرز شدند. چون كشور ليديه در آسياي صغير قرار داشت. كوروش كروزوس را اسير كرد و به همراه خود به ايران آورد و يك پارسي بنام تابالوس را به فرمانروايي سارد گماشت. او براي اينكه اعتماد خود را به اهالي ليديه نشان دهد يكي از نزديكان سابق كروزوس بنام پاكتياس را مسئول اداره امور مالي و حفظ خزاين نمود. ولي پاكتياس تصميم گرفت با خرايني كه كوروش به او سپرده بود ، لشكري فراهم آورد و پارسي ها شكست دهد. بنابراين سر به شورش برداشت و شهر اراك را محاصره نمود. كوروش يك سردار مادي بنام مازارس را براي برقراري نظم و دستگيري پاكتياس به سارد فرستاد كه در نتيجه پاكتياس دسگير شد و دوباره نظم به سارد بازگشت. بعد از اين واقعه كوروش مشغول رفع اغتشاش از فرنگيه و كاريه شد. هر دوي اين كشورها در ناحيه آسياي صغير قرار داشتند. :حمله كوروش به ارمنستان كوروش به فكر حمله به ارمنستان افتاد ، چون پادشاه ارامنه به دولت ماد خراج و ماليات پرداخت نمي كرد و قشون و سرباز به كمك مادها نمي فرستاد. بنابراين كوروش به بهانه شكار با چند سواره نظام وارد قلمروي ارمنستان شد و به كياكسار حاكم مادها گفت كه شما سپاهي را گرد آوريد و در نزديكي مرز ارمنستان نگه داريد تا من هرگاه موقعيت را مناسب تشخيص دادم سپاه شما به ارمنستان بتازد. كياكسار نيز چنين كرد و در نتيجه كوروش به راحتي توانست ارمنستان تصرف نمايد. انگيزه جنگ كوروش با كلداني ها به علت حمله آنها به ارمنستان و دزدي و تاراجي بود كه كلداني ها انجام مي دادند. البته انجام اين كار از سوي كلداني ها به علت تنگدستي و نداشتن زمين كشاورزي مناسب بود. پس از درخواست صلح از طرف كلداني ها ، كوروش يك تفاهم نامه صلح بين آنها و پادشاه ارمنستان به امضا رسانيد. بر طبق آن پادشاه ارمنستان پذيرفت كه زمين كشاورزي مناسبي را به كلداني ها بدهد و در مقابل آنها تعهد كردند كه اجازه چراي دامهاي ارمني را در چاگاههاي خود بدهند و ديگر دست از چپاول و دزدي اموال ارمني ها بردارند. :يورش كورش به آشور و بابل بابل در آن زمان شهري بسيار زيبا و ثروتمند بود و برابر نوشته هاي هرودوت و ديگر تاريخ نگاران يونان باستان ، داراي دژهاي بسيار استواري بود كه در پيرامون رودخانه فرات ساخته شده بودند. مردم بابل در آن زمان بيشتر از راه بازرگاني روزگار مي گذراندند و باورهاي ويژه اي به خدايان داشتند. بيشتر مردم بابل به قدرت ساحري و جادوگري كاهنان معبدها و بت پرستي اعتقاد داشتند. حمله كوروش به بابل و آشور در سال 539 (پ .م ) رويداد ، گويا به انگيزه قتل پسر يكي از درباريان بابلي بنام گبربايس بود كه به كوروش پناهده شد و دژ خود به همراه غذاي فراوان در اختيار كوروش و سپاهيانش قرار داد. در مقابل از كوروش خواست كه به بابل حمله كند و پادشاه آنجا را از بين ببرد ، چون او پسرش را كشته بود. از آن گذشته كوروش هواداران زيادي در بابل داشت كه او را ترغيب به تسخير آن شهر مي كردند. نتيجه جنگ كوروش و پادشاه بابل ، شكست بابل بود. با اين پيروزي كوروش مهمترين كشور همسايه ايران را در اختيار گرفت و بيانيه حقوق بشر خود را كه تضمين كننده آزادي در دين ، عقيده و محل زندگي بود ، صادر نمود. :چيرگي ايران بر فنيقيه و فلسطين پس از تسخير بابل ، كشور كلده با شهرهاي كهن سومر و اكد و كليه مستعمرات كشور سابق بابل جز ايران گرديد. از جمله اين كشورها فنيقيه بود. فنيقي ها مردمي بودند سامي نژاد ، كه در حدود2500 سال پيش از زايش مسيح از عربستان سر بر آوردند و بعدها بين درياي مغرب (مديترانه) و كوه هاي جبل لبنان خانه گزيدند. فنيقي ها ميگفتند كه وطن اصلي آنها كرانه هاي خليج فارس بوده است. آنها همچنين خودشان را كنعانيان مي ناميدند. فنيقيه عربي شده نامي است كه يوناني ها به اين كشور داده اند وبه معني الهه آفتاب سرخ است. كيش آنها شرك و بت پرستي بوده است. فنيقي ها چون بين بابل و مصر قرار داشتند ، از هر دو تمدن تاثير گرفته اند. آنها داراي بازرگاني بسيار گسترده اي بودند كه از غرب تا جزاير انگلستان و از شرق تا ناحيه بغاز مالاگا در نزديكي هندوچين را شامل مي شده است. آنها همچين در آفريقاي جنوبي هم داراي مستعمراتي بودند. فنيقي ها نخست پيرو كشور مصر بودند سپس در سده 8 (پ. م ) تحت سلطه آشوري ها و در اوايل سده 6 (پ. م ) به تصرف بابلي ها درآمدند. پس از فتح بابل بدست كوروش آنها جزو كشور ايران گرديدند. اختراع رنگ ارغواني يا يافتن جانوري كه اين رنگ از آن گرفته مي شود (احتمالا ماهي مركب) ، اخراع شيشه و اختراع الفبا را به فنيقي ها نسبت مي دهند. برخي از دانشمندان غربي بر اين باورند كه الفباي لاتين از خط عبري گرفته شده است و در كشورهاي اروپايي گسترش پيدا كرده است.

 

جنگ بابل : نبرد كوروش كبير و نبونيد پادشاه بابل

در حالي که هارپاگ ، فرمانده ي سپاه پارسي ، آسياي صغير و جزاير يوناني نشين غرب ايران را ـ در پي فتح ليديه ـ مطيع پادشاه پارس مي کرد ، کوروش با احساس خط از ناحيه ي آسياي مرکزي ، به سوي مشرق رفت تا با مردمان آن ديار که پيش از اين از پادشاه ماد تبعيت مي کردند و با سقوط ماد ، بر وي شوريده بودند ، نبرد کند . برخوردهايي که بين سالهاي 545 تا 539 ق . م ميان کوروش و قبايل اين منطقه رخ داد ، مبهم و اندک گزارش شده است . سکوت هرودوت درباره ي برخوردهاي کوروش در اين منطقه ، بر ابهام موجود افزوده است . پادشاه پارسي ، در اين شش سال سرزمين هاي کرانه ي درياي خزر تا هند را تابع ايران کرد . در اين نبردها ، شهز بلخ ( باکتريا ) فتح شد و فرمانروايان مرو ( مرگيانا ) و سمرقند ( سغديانا ) خراجگزار ايران شدند . کوروش تا کناره ي رودخانه ي سيردريا ( ياکسارتس ) پيش رفت و استحکاماتي در آنجا بنا کرد که تا زمان اسکندر باقي ماند . وي اقوام سکاها را مطيع کرد و جنوب شرقي فلات ايران ، ناحيه ي سيستان و مکران را تصرف کرد . به اين ترتيب مرزهاي ايران در غرب به درياي مديترانه و در شرق به حدود هند رسيد و بزرگترين امپراتوري جهان باستان متولد شد . با فتح نواحي شرقي و شمال غربي ، تنها رقيب باقي مانده ، پادشاهي کهن بابل بود . بابل پس از سقوط آشور و در سايه ي آرامشي که در منطقه ي بين النهرين حاکم شده بود ، با شکوه باستاني اش رخ مي نمود . رونق دوباره ي شهر ، استحکامي شکست ناپذير را در دل مردمان و حاکمانش تداعي ميکرد . نبونيد ، پادشاه بابل تمام وقت خود را صرف گردآوري تنديس خدايان باستاني و بازسازي معابد آنها ميکرد ، هزينه ي اين کارها با وضع ماليات هاي سنگين تأمين ميشد . بي اعتنايي نبونيد به مَردوک ، خداي بابلي ( شاه خدايان ) و ارج نهادن خدايان شهرهاي ديگر باعث رنجش مردمان بابل از او شد . او مجسمه ي خداي اور را به بال آورد و ستود . اين رنجش را ميتوان در گزارش حکاکي شده بر استوانه ي کوروش که پس از فتح بابل نگاشته شده مشاهده کرد ، در اين متن ، نبونيد ، پادشاهي بي دين معرفي شده که مردوک ، شاه خدايان را به فراموشي سپرد . نبونيد ، مقارن قدرت يابي کوروش در ايران ، زمام امور بابل را به پسرش بَاشَصَر ( بالتازار ) سپرد و خود به مدت هفت سال ، پايتخت را ترک کرد ، اما يک سال پيش از سقوط بابل ، خطر پارسيان را دريافته بود . در سالنامه ي بابلي ـ که يکي از مهمترين منابع تاريخي اين دوران است ـ به تدابيري اشاره شده که نبونيد براي محافظت از مجسمه ي خدايان در برابر هجوم پارسيان به کار بسته بود . فتح بابل براي پارسيان کار دشواري نبود ، نارضايتي مردم از پادشاه موجب شده بود که پارسيان حاميان فراواني در شهر بيابند . مطابق گزارش سالنامه ي بابلي و استوانه ي کوروش ، پادشاه پارس با اشاره و راهنمايي مردوک ( شاه خدايان ) به بابل آمده بود تا مردم را از دست پادشاه ظالم برهاند . گزارش مورخان يوناني درباره ي رغبت بابليان به سقوط حکومت نبونيد و استقبال از فاتح پارسي ، با گزارشهاي بابلي هماهنگي دارد . با حرکت کوروش به سمت بابل ، گُبرياس ، حاکم بابليِ ميان رود زاب و دياله ( احتمالاً سرزميني به نام گوتيوم ) با سربازاني تازه نفس ، به پادشاه هخامنشي پيوست و بر نيروي سپاه ايران افزود . به رغم آنکه بابليان و يهوديان از فتح آسان بابل به وسيله ي « نجات بخش » خبر مي دهند ، اما پيگيري حوادث ، نشان ميدهد که فتح سرزمينهاي تحت حاکميت پادشاه بابل از يک سال پيش از از سقوط بابل آغاز شده بود و فتح نهايي بابل با حرکت کوروش به ياري گبرياس رقم خورد . کوروش با سپاهيانش ابتدا در نبرو سختي به نام اُپيس ، سپاه بابل به فرماندهي بلشصر را شکست داد . نبونيد و پسرش پس از دادن تلفات بسيار ، عقب نشيني کردند . پس از نبرد اُپيس ، ابتدا شهر سيپار فتح شد و سپس در نبردي کوچک بيرون دروازه هاي بابل ، پيروزي ديگري نصيب کوروش شد . در پي اين شکست نبونيد و پسرش به داخل برج و باروي شهر فرار کردند تا در آنجا از خود دفاع کنند . کوروش هم با سپاهش در پي تعقيب آنها ، شهر را محاصره کرد . ديوارهاي مستحکم بابل ، روزني را براي ورود باقي نمي گذاشت و تنها مجراي موجود ، مسير آب فرات ( يا يکي از شعبه هاي آن ) بود که از داخل شهر مي گذشت و البته به دقت هم کنترل ميشد . شهروندان بابلي به دو گروه اصلي تقسيم مي شدند : يهوديان که از سالها پيش ( در دوران بخت النصر ) به اسيري از فلسطين به آن شهر آمده بودند و روزگار سختي را زيد سلطه ي فرمانروايان بابلي سپري کرده بودند و طبق باورهاي ديني خود و بر اساس پيشگويي هاي تورات ، در انتظار يک منجي بودند تا آنان را از وضعيتي که در آن بودند برهاند و به فلسطين بازگرداند . گروه دوم بابلياني بودند که ـ همانطور که اشاره شد ـ از سياست هاي نبونيد سخت رنجيده بودند . اين دو گروه انگيزه ي کافي براي خيانت به پادشاه خود و استقبال از فاتح شهرشان داشتند . همين انگيزه باعث شد که در سقوط بابل با پارسيان همکاري کنند . مطابق گزارش مفصل هرودوت ، سپاه کوروش توانست مسير رود فرات را ـ که در فصل کم آبي بود ـ عوض کند و از مجراي رود وارد شهر شود . ابتدا بخش کوچکي از سپاه به فرماندهي گبرياس وارد شهر شد و با غافلگير کردن سپاهيان بابلي ، قلعه ها و مراکز شهر را تصرف کرد و به اين ترتيب بابل در آخرين روزهاي سال 539 ق . م با کمترين درگيري فتح شد . نبونيد خود را تسليم کرد ولي پسرش که حاضر به اطاعت از کوروش نبود ، در درگيري با پارسيان کشته شد . کوروش با شکوه فراوان وارد شهر شد و مانند نبردهاي ديگرش ، با مردم مغلوب ، رفتاري نيکو داشت . شايد همدلي بابليان در اين فتح او را بيش از ديگر جنگهايش تحت تأثير قرار داد ، زيرا پس از ورود به شهر ، به معبد بزرگ بابل رفت و در آنجا ـ مطابق رسم بابلي ها ـ تاج گزاري کرد . فاتح با نبونيد جوانمردانه رفتار کرد و هنگامي که وي در سال 538 ق . م ( يک سال پس از فتح بابل ) درگذشت ، کوروش در بابل عزاي ملي اعلام کرد و خود نيز در آن شرکت کرد .
کوروش در فتح بابل دو يادگار بزرگ از خود به جاي نهاد : يکي آزاد سازي يهوديان و بازگشت آنان به فلسطين بود ( که به آن اشاره خواهد شد ) و ديگري بيانيه اوست که بر استوانه اي از گل پخته حک شده و داراي مطالب مهمي است . او در اين بيانيه که به استوانه ي کوروش * ـ * ـ اين استوانه در موزه ي بريتانيا در انگليس نگهداري مي شود . ـ * ـ مشهور است ، ابتدا خود را معرفي کرده و سپس به شرح اقداماتش براي مردم بابل مي پردازد . در قسمتي از اين بيانيه ـ که به منشور ملل يا منشور کوروش هم معروف است ـ آمده : « من کوروش هستم ، شاه جهان ، شاه بزرگ ، شاه توانا ، شاه سومر و اَکد ، شاه چهار منطقه ي جهان ، پسر کمبوجيه شاه بزرگ ، شاه انشان ... زماني که به صلح وارد بابل شدم و زماني که در ميان سرور و شادي تخت فرمانروايي را در کاخ شاهزادگان برقرار کردم ، آنگاه ، مردوک ، خداي بزرگ ، قلب بزرگ بابليان را [ مسخر من کرد ] در حالي که هر روز پرستش او را تداوم بخشيدم ، سپاهيان بسيارم به صلح وارد بابل شدند ، همه ي سومر و اکد را از هر نوع تهديدي حفظ کردم ... خداياني را که منزلگاهشان آنجا بود دوباره برگرداندم و براي آنها منزلگاهي جاودانه ساختم . همه ي مردم را يکجا فراهم آوردم و آنها را مجدداً در منزل هايشان مستقر کردم و خدايان سومر و اکد را که به رغم خشم خدايِ خدايان ، نبونيد به بابل برده بود ، آنها را در ميان شادي به دستور مردوک ، در معابدشان ، در منزلي که دل را شاد مي کرد قرار دادم ... » . از متن استوانه بر مي آيد که کوروش خود را سامان دهنده ي نظمي الهي مي داند که با بدعت هاي نبونيد بر هم ريخته و به اين ترتيب نخبگان محلي ( به ويژه کاهنان ) و عامه ي مردم را به خود جلب مي کند . از سوي ديگر در اين استوانه ، کوروش خود را بازسازي کننده ي ساختمانهاي اداري و مذهبي ـ که ويران يا متروک شده اند ـ معرفي مي کند . در حقيقت رفتار سياسي کوروش در بابل به گونه اي است که بابليان او را به منزله ي احيا کننده ي شکوه و قدرت بابل مي دانند و با او احساس الفت مي کنند . آنان کمبوجيه را ( به مدت چند ماهي از فتح بابل ) پادشاه بابل مي خواندند . اشاره کوروش به آشور باني پال به عنوان الگوي کارهاي خود که در چند کتبيه ي مکشوف در بناهاي بابلي مشاهده شده ، بيانگر همين نکته است . فاتح پارسي ، بدون آنکه با اصل و متشأ خود کمترين قطع ارتباطي کند ، بر آن بود که وارث قدرت قديمي آشوري پنداشته شود . البته اين باور بابليان چندان دوام نداشت ، زيرا آنان کشور قديمي خود را جزء ضميمه شده ي امپراتوريِ جديد يافتند که براي فرديت و استقلال بابل اعتباري قائل نبود . همين مسأله باعث شد با گذشت چندسال ، بابليان ( در زمان داريوش ) دست به شورش بزنند . ستايش از کوروش و سياست هاي مذهبي او ، تنها به استوانه و سالنامه ي بابلي منحصر نيست ، بلکه او از سوي يهوديان هم به عنوان برگزيده ي يَهُوَه ( خداي يهود ) معرفي شده است . فتح بابل ، سند آزادي يهوديان از تبعيد و اسارت بود . يهوديان با اجازه ي کوروش به فلسطين بازگشتند و به آباداني شهرهاي خود پرداختند . حرکت آنان از بابل در سال 537 ق . م صورت گرفت ، در اين سال ، بيش از 40000 يهودي ـ که در اسارت بابل بودند ـ به همراه غنيمت هاي گرانبهايي که آشوريان از بيت المقدس غارت کرده بودند ، به ارض موعود بازگشتند . محبت کوروش در حق اين قوم ، از او در انديشه و متون ديني يهود شخصيتي فرا تاريخي ساخت . يهوديان از کوروش با لقب مسيح موعود و مرد خدا نام برده اند . کمک کوروش به يهوديان تنها به بازگرداندن آنها به فلسطين ختم نمي شد ، او دستور داد معبد بيت المقدس را که بخت النصر تخريب کرده بود دوباره بسازند و هزينه هاي آن را هم از خزانه ي دولتي تأمين کنند . البته اختلاف يهوديان بر سر بازسازي معبد و درگيري آنها ، سبب شد که کوروش پس از سه سال فرمان خود را متوقف کند

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 598
  • کل نظرات : 297
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 224
  • آی پی امروز : 37
  • آی پی دیروز : 25
  • بازدید امروز : 121
  • باردید دیروز : 44
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 500
  • بازدید ماه : 1,364
  • بازدید سال : 14,877
  • بازدید کلی : 1,006,943
  • کدهای اختصاصی
    « ارسال برای دوستان »
    نام شما :
    ایمیل شما :
    نام دوست شما:
    ایمیل دوست شما:

    Powered by ParsTools
    مطالب پر بازديد اثر آلودگی روی کیفیت زندگی بازدید : 25467
    ارتباط فردوسی و سلطان محمود غزنوی بازدید : 15915
    هواكره چيست؟ بازدید : 13461
    نمونه سوال فیزیک (مدرسه تیزهوشان) اول راهنمایی بازدید : 10763
    تفسیر ایت الکرسی بازدید : 10627
    هنجار و ارزش های اجتماعی بازدید : 10387
    معرفی شغل پزشکی بازدید : 9121
    تیتراسیون اسید-باز بازدید : 8099
    ساختار سلولی چیست بازدید : 7997
    مهمترین مشکلات معلولین جسمی و حرکتی بازدید : 7471
    اصول راه اندازی یک کسب و کار موفق بازدید : 6893
    اهميت جنگل ها و مراتع بازدید : 6633
    آشنایی با رشته مکانیک خودرو بازدید : 6493
    موقعیت جغرافیایی کرج(البرز) بازدید : 6223
    تاریخچه ارگ بم بازدید : 6125
    نقش رسانه ها در پیشرفت جامعه بازدید : 6029
    اثرات نور بر روی گیاهان بازدید : 5829
    انگیزش چیست بازدید : 5387
    پروژه مخابرات پایان نامه دانشجویی بازدید : 5123
    سوالات روش هاي تحقيق در روان شناسي و علوم تربيتي بازدید : 4929
    نقش سرمایه انسانی در توسعه اقتصادی بازدید : 4749
    نظام اقتصادی بازدید : 4727
    نمونه سوال مدرسه تیزهوشان علوم اول راهنمایی بازدید : 4727
    سوالات روش هاي تحقيق در روان شناسي و علوم تربيتي بازدید : 4681
    وكالت بلا عزل بازدید : 4501
    روشهاي نگهداري مواد غذايي بازدید : 4411
    قانون های نیوتون بازدید : 4309
    مقایسه ساعت کار ایران با سایر کشورها بازدید : 4289
    آب و هواي آسيا بازدید : 4223
    نكات ايمني در ساختمان سازي بازدید : 4057
    سخنان آموزنده: