loading...
کـــــــــــــــــرج 2
نــــــیـما اقایـــی بازدید : 785 شنبه 14 اسفند 1389 نظرات (0)

دو روز قبل از آن واقعه تلخ (14 آذر) زاهدی تجدید رابطه با انگلستان را رسما اعلام كرد و قرار شد كه «دنیس رایت»، كاردار سفارت انگلستان، چند روز بعد به ایران بیاید. از همان روز 14 آذر تظاهراتی در گوشه و كنار به وقوع پیوست كه در نتیجه در بازار و دانشگاه عده‏ای دست گیر شدند. این وضع در روز 15 آذر هم ادامه داشت.

رژیم شاه برای مسلط شدن بر اوضاع و حفظ سلامت (!) سفر نیكسون نیروهای نظامی خود را در دانشگاه مستقر كرد؛ روز 15 آذر یكی از دربانان دانشگاه شنیده بود كه تلفنی به یكی از افسران گارد دانشگاه دستور می‏رسد كه باید دانشجویی را شقه كرد و جلوی در بزرگ دانشگاه آویخت كه عبرت همه شود و هنگام ورود نیسكون صداها خفه گردد و جنبنده‏ای نجنبد...

صبح شانزده آذر، هنگام ورود به دانشگاه، دانشجویان متوجه تجهیزات فوق العاده سربازان و اوضاع غیر عادی اطراف دانشگاه شده، وقوع حادثه‏ای را پیش بینی می‏كردند.

دانشجویان حتی الامكان سعی می‏كردند كه به هیچ وجه بهانه‏ای به دست بهانه جویان ندهند. از این رو دانشجویان با كمال خونسردی و احتیاط به كلاس ها رفتند و سربازان به راهنمایی عده‏ای كارآگاه به راه افتادند. ساعت اول بدون حادثه مهمی گذشت و چون بهانه‏ای به دست آنان نیامد به داخل دانشكده‏ها هجوم می‏آوردند؛ از پزشكی، داروسازی، حقوق و علوم عده زیادی را دستگیر كردند. بین دستگیر شدگان، چند استاد نیز دیده می‏شد كه به جای دانشجو مورد حمله قرار گرفته و پس از مضروب شدن به داخل كامیون كشیده شدند؛ چون احتمال وقوع حوادث وخیم‏تری می‏رفت، لذا برای حفظ جان دانشجویان، دانشكده را تعطیل كردند و به آنها دستور دادند به خانه‏های خود بروند و تا اطلاع ثانوی در خانه بمانند.

دانشجویان نیز به پیروی از تصمیم اولیای دانشكده، محوطه دانشگاه را ترك می‏كردند ولی هنوز نیمی از دانشجویان در حال خروج بودند كه ناگاه سربازان به دانشكده فنی حمله كردند. بهانه حمله آنان به دانشكده ظاهرا این بود كه در این گیر و دار دو دانشجوی رشته ساختمان به حضور نظامیان در دانشگاه اعتراض می‏كنند. ارتشی‏ها برای دست‏گیری آنان وارد دانشكده فنی وارد كلاس درس مهندس شمس می‏شوند تا دانشجویان معترض را دست گیر كنند؛ وقتی مهندس شمس نسبت به حضور نظامیان در كلاس درس خود اعتراض می‏كند او را با مسلسل به جای خود می‏نشانند و حتی با شكنجه مستخدم دانشكده سعی می‏كنند كه آن دو دانشجو را بیابند.

رئیس وقت دانشگاه تهران برای اینكه جلوی ناآرامی‏ها را بگیرد، كل دانشگاه تهران را تعطیل كرد. حضور نظامیان در صحن دانشكده فنی باعث شد كه بین نظامیان و دانشجویان، زد و خورد شود. عده‏ای از سربازان، دانشكده فنی را به كافی محاصره كرده بودند تا كسی از میدان نگریزد. آنگاه دسته‏ای از سربازان با سر نیزه از در بزرگ دانشكده وارد شدند.

اكثر دانشجویان به ناچار پا به فرار گذاردند تا از درهای جنوبی و غربی دانشكده خارج شوند. در این میان بغض یكی از دانشجویان تركید و او كه مرگ را به چشم می‏دید و خود را كشته می‏دانست دیگر نتوانست این همه فشار درونی را تحمل كند و آتش از سینه پرسوز و گدازش به شكل شعاری كوتاه بیرون ریخت:«دست نظامیان از دانشگاه كوتاه!». هنوز صدای او خاموش نشده بود كه رگبار گلوله باریدن گرفت و چون دانشجویان فرصت فرار نداشتند به كلی غافل گیر شدند و در همان لحظه اول عده زیادی هدف گلوله قرار گرفتند. به خصوص كه بین محوطه مركزی دانشكده فنی و قسمت‏های جنوبی، سه پله وجود داشت و هنگام عقب نشینی عده زیادی از دانشجویان روی پله‏ها افتاده، نتوانستند خود را نجات دهند، مصطفی بزرگ نیا به ضرب سه گلوله از پا درآمد. مهندس مهدی شریعت رضوی كه ابتدا هدف قرار گرفته به سختی مجروح شده بود بر زمین می‏خزید و ناله می‏كرد، و دوباره هدف گلوله قرار گرفت. احمد قندچی حتی یك قدم هم به عقب برنداشته و در جای اولیه خود ایستاده بود و از گلوله باران اول مصون مانده یكی از جانیان «دسته حاجیباز» با رگبار مسلسل سینه او را شكافت.

بعد از پایان درگیری‏ها احمد هنوز زنده بود؛ او را به یكی از بیمارستان‏های نظامی تهران منتقل كردند. در حالی كه در درگیری‏ها لوله شوفاژ در مقابل احمد تركید بود و آب جوش تمام سر و صورت او را به شدت مجروح كرده بود با این حال مسئولان بیمارستان از مداوا و حتی تزریق خون به او ابا كردند و 24 ساعت بعد او مظلومانه شهید شد.

مظلومیت قندچی به حدی بود كه حتی بعد از شهادت، به خانواده‏اش گفته بودند كه احمد را با دو شهید دیگر در امام زاده عبدالله دفن كرده‏اند. برادر شهید قندچی گفت: «بعد از این كه فهمیدیم احمد را در مسگر آباد دفن كرده‏اند با خانواده شریعت رضوی و بزرگ نیا به مسگر آباد رفتیم و قبر شهید را نبش كردیم و او را مخفیانه به امام زاده عبدالله بردیم و در آنجا در كنار دوستانش به خاك سپردیم».

در جریان درگیری 16 آذر عده زیادی از دانشجویان كه تحت فشار و حمله قرار گرفته بودند به ناچار به آزمایشگاه پناه بردند. پس از ختم گلوله باران دقیقه‏ای سكوت، دانشكده را فرا گرفت. ناگهان میان سكوت ناله بلندی به گوش رسید كه مانند دشنه در قلب‏ها فرو رفت و از چشم بیش‏تر دانشجویان اشك جاری شد. ناله‏های بلند سوزناك می‏فهماند كه عده‏ای مجروح شده‏اند و در همان جا افتاده‏اند. اولیای دانشكده، مستخدمان و چند نفری از دانشكده پزشكی می‏خواستند مجروحان را به دانشکده پزشكی برده معالجه كنند ولی سربازان با تهدید به مرگ مانع این كار شدند. بدن مجروحان در حدود دو ساعت در وسط دانشگاه افتاده بود و خون جاری بود تا بالاخره جان سپردند. بدین ترتیب سه نفر از دانشجویان (بزرگ نیا، قندچی و شریعت رضوی) شهید و بیست و هفت نفر دستگیر و عده زیادی مجروح شدند.

خبر واقعه 16 آذر به سرعت در تمام تهران پخش شد. در روز 17 آذر تمام دانشگاه‏های تهران و اغلب شهرستان‏ها در اعتصاب كامل به سر بردند؛ حتی بسیاری از دبیرستان‏ها هم با تعطیل كردن مدرسه خود هم دوش دانشگاهیان در تظاهرات علیه فجایع 16 آذر و سفر نیكسون به تهران شركت كردند.

 

برای كم رنگ كردن واقعه 16 آذر، جنایت كاران شروع به سفسطه كردند. در مقابل خبرنگاران گفتند كه: «دانشجویان برای گرفتن تفنگ سربازان حمله كردند و سربازان نیز اجبارا تیرهایی به هوا شلیك نمودند و تصادفا سه نفر كشته شد.» در همان روزها یكی از مطبوعات نوشت: «اگر تیرها هوایی شلیك شده، پس دانشجویان پر درآورده و خود را به گلوله زدند!»

رژیم برای این كه واقعه 16 آذر زودتر از یادها برود از برپایی مراسم یادبود شهدا جلوگیری كرد.

برادر شهید شریعت رضوی می‏گوید: «بعد از شهادت این سه تن به ما اجازه برگزار كردن شب سوم در خانه هایمان را هم ندادند؛ ولی در مراسم چهلم به خاطر پافشاری زیادی كه كردیم فقط 300 كارت كه مهر حكومت نظامی روی آن خورده بود به من دادند. هر كس می‏خواست به طرف امام زاده عبدالله برود كارتش را كنترل می‏كردند.»

برادر شهید بزرگ نیا نیز می‏گوید:«از طریق علم، شاه به پدرم تسلیت گفت و پیغام داد 200 هزار تومان خون بها بدهند كه جواب رد دادیم؛ بعد می‏خواستیم مجلس ختم و شب هفت بگیریم، مخالفت كردند. تا این كه خودم پیش سرتیپ بختیار فرماندار نظامی رفتم و متعهد شدم اگر اتفاقی افتاد خودم مسؤول باشم.»

درست روز بعد از واقعه 16 آذر، نیكسون به ایران آمد و در همان دانشگاه، در همان دانشگاهی كه هنوز به خون دانشجویان بی گناه رنگین بود دكترای افتخاری حقوق دریافت كرد. صبح ورود نیكسون یكی از روزنامه‏ها در سر مقاله خود تحت عنوان «سه قطره خون» نامه سرگشاده‏ای به نیكسون نوشت. در این نامه سرگشاده ابتدا به سنت قدیم ما ایرانی‏ها اشاره شده بود كه «هرگاه دوستی از سفر می‏آید یا كسی از زیارت بازمی گردد و یا شخصیتی بزرگ وارد می‏شود ما ایرانیان به فراخور حال در قدم او گاوی و گوسفندی قربانی می‏كنیم؛ آنگاه خطاب به نیكسون گفته شده بود كه «آقای نیكسون! وجود شما آن قدر گرامی و عزیز بود كه در قدوم شما سه نفر از بهترین جوانان این كشور یعنی دانشجویان دانشگاه را قربانی كردند.»

 

موفق باشید

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 598
  • کل نظرات : 297
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 224
  • آی پی امروز : 87
  • آی پی دیروز : 26
  • بازدید امروز : 172
  • باردید دیروز : 34
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 206
  • بازدید ماه : 354
  • بازدید سال : 9,670
  • بازدید کلی : 1,035,581
  • کدهای اختصاصی
    « ارسال برای دوستان »
    نام شما :
    ایمیل شما :
    نام دوست شما:
    ایمیل دوست شما:

    Powered by ParsTools
    مطالب پر بازديد اثر آلودگی روی کیفیت زندگی بازدید : 25541
    ارتباط فردوسی و سلطان محمود غزنوی بازدید : 16011
    هواكره چيست؟ بازدید : 13517
    نمونه سوال فیزیک (مدرسه تیزهوشان) اول راهنمایی بازدید : 10819
    تفسیر ایت الکرسی بازدید : 10685
    هنجار و ارزش های اجتماعی بازدید : 10447
    معرفی شغل پزشکی بازدید : 9171
    تیتراسیون اسید-باز بازدید : 8145
    ساختار سلولی چیست بازدید : 8069
    مهمترین مشکلات معلولین جسمی و حرکتی بازدید : 7523
    اصول راه اندازی یک کسب و کار موفق بازدید : 6941
    آشنایی با رشته مکانیک خودرو بازدید : 6901
    اهميت جنگل ها و مراتع بازدید : 6681
    موقعیت جغرافیایی کرج(البرز) بازدید : 6277
    نقش رسانه ها در پیشرفت جامعه بازدید : 6217
    تاریخچه ارگ بم بازدید : 6185
    اثرات نور بر روی گیاهان بازدید : 5875
    انگیزش چیست بازدید : 5429
    پروژه مخابرات پایان نامه دانشجویی بازدید : 5163
    سوالات روش هاي تحقيق در روان شناسي و علوم تربيتي بازدید : 4969
    نقش سرمایه انسانی در توسعه اقتصادی بازدید : 4809
    نمونه سوال مدرسه تیزهوشان علوم اول راهنمایی بازدید : 4769
    نظام اقتصادی بازدید : 4769
    سوالات روش هاي تحقيق در روان شناسي و علوم تربيتي بازدید : 4739
    وكالت بلا عزل بازدید : 4543
    روشهاي نگهداري مواد غذايي بازدید : 4453
    قانون های نیوتون بازدید : 4351
    مقایسه ساعت کار ایران با سایر کشورها بازدید : 4325
    آب و هواي آسيا بازدید : 4277
    نكات ايمني در ساختمان سازي بازدید : 4101
    سخنان آموزنده: