نقش اشرف و زنان دربار در كودتا
اشرف پهلوی و شبكه ویژه او بهعنوان یكی از محورهای اجرای كودتای 28 مرداد 1332 بهشمار می رود. مهمترین مأموریت اشرف پهلوی در پیروزی كودتا، هماهنگی بخشی از نیروهای كودتا به كمك اسدالله رشیدیان و رسانیدن یك نامه از مقامات انگلیسی- آمریكایی به محمدرضا پهلوی بوده است؛ البته این درحالی است كه قبلاً دكتر مصدق، او را به خارج از كشور تبعید كرده بود و ورود او به ایران، منع قانونی داشت. اشرف از مصدق، نفرت داشت و وی را دشمن سلطنت می دانست. او كه همراه دیگر اعضای خانواده سلطنتی به انگیزش دكتر مصدق و دستور محمدرضا پهلوی به خارج از كشور تبعید شده بود، در تابستان 1332 به منظور اجرای مأموریتی برای كودتا، به بهانه رسیدگی به مسائل مالی و شخصی، ده روز وارد ایران شد. كودتا با همكاری اشرف، شبكه وی و عوامل دیگر، موفق شد دولت مصدق را سرنگون کند.
برادران رشیدیان
باید توجه داشت كه برادران رشیدیان (اسدالله، سیفالله و قدرتالله) در كودتای آمریكایی 28 مرداد 1332 نقش عمدهای ایفا كردند و در حالی كه همه از فضلالله زاهدی بهعنوان عامل اصلی كودتا نام میبردند، این سه برادر، صاحب چندین بانك و شركت بزرگ تجاری بودند و در شهرك سازی با شاه و برادرانش همكاری میكردند؛ بهگونهای كه در شهرك گلساردشت، با بنیاد پهلوی 20 درصد مشاركت داشتند. درواقع، برادران رشیدیان، عوامل عمده بریتانیا در ایران بودند که انگلیسیها از طریق آنها تلاشهای خود را برای نفاقافكنی بین سران جبهه ملی آغاز كرده بودند.
برادران رشیدیان برای دخالت دادن اشرف پهلوی در کودتا، در خرداد 1332 وارد فرانسه شدند و با او ملاقات کردند. این ملاقات، نتیجه مثبتی داشت و اشرف پس از مدتی، برای کودتا به ایران آمد.
اراذل و اوباش
از دیگر عوامل اجرایی بسیار مهم كودتا همین اراذل و چماقدارانی بودند كه با تحریك افراد ساده و بازاری، تظاهراتی را در كوچهها و خیابانها به راه میانداختند و به طرفداری از شاه و دولت زاهدی، اغتشاشهایی را به راه میانداختند.
شعبان جعفری، معروف به «شعبان بیمخ» سردسته اوباش جنوب شهر تهران، حسین اسماعیلپور، معروف به «رمضون یخی»، محمود مسگر و مرحوم طیب حاجرضایی در سبزهمیدان و خیابان ارگ، پس از بستن بازار، در دستههای سیچهل نفری به بانكها و وزارتخانهها حمله و عكسهای شاه را به در و دیوار میچسباندند و بعد، سراغ روزنامههای طرفدار دولت مصدق، تودهایها و ادارهها میرفتند و آنجاها را آتش زده، زمینه را برای دخالت کودتاگران آماده میکردند تا جایی که پس از ورود شاه نیز برای مراسم استقبال، پیشقدم بودند و او را تا کاخ همراهی کردند.
مطبوعات و رسانه ها
ازجمله ابزارهای بسیار مهم برای زمینهسازی كودتا و آمادهسازی افكار عمومی برای پذیرش كودتا، مطبوعات بود كه از آنها بهعنوان «عوامل ویژه» یاد میشود. حملههای مطبوعات به مصدق، ابعاد جدید و خطرناكی مییافت و وی را نهتنها به داشتن ارتباطهای كمونیستی و نقشه برای برانداختن تاج و تخت سلطنت، بلكه به داشتن پیوندهای خانوادگی با یهودیت و هواداری از انگلستان هم متهم میكردند. طی روزهای دهه سوم مرداد 1332، نشریههای حزب توده؛ «شهباز» و «به سوی آینده» ـ كه شاخصترین نشریههای اندیشهشان بود ـ بهراحتی وقوع كودتا را هشدار میداد. شبكه نظامی حزب توده نیز از وقایع، آگاهی كامل داشت.
عوامل داخلی دیگر كودتای 28 مرداد
از دیگر عوامل داخلی كودتای 28 مرداد، گروهی از سیاستمداران معروف ایرانی و هوادار انگلیس بودند؛ ازجمله این افراد «سیدضیاءالدین طباطبایی» بود كه انگلیسیها تلاش میكردند زمینههای نخستوزیری او را فراهم كنند. آنها حتی پیش از آنكه مصدق، زمام امور را به دست گیرد، شاه را برای نخستوزیری سیدضیاءالدین، زیر فشار گذاشته بودند. شاه ظاهراً با این امر موافق بود و گویا در همان موقع كه مجلس، مصدق را برای نخستوزیری معرفی كرد، با سیدضیاءالدین در این باره درحال گفتوگو بود.
از دیگر این افراد، «جمال امامی» بود كه رهبری فراكسیون طرفدار انگلیس را در مجلس برعهده داشت؛ در واقع، تلاشهای جمال امامی و فراكسیون هوادارش برای مختل ساختن مجلس بود.