اردبيل
اَردَبيل يکي از شهرهاي ايران و مرکز استان اردبيل در شمال غربي کشور است. اين شهر همچنين مرکز شهرستان اردبيل است. اردبيل از شهرهاي باستاني و تاريخي ايران است. اين شهر در نزديکي مرز جمهوري آذربايجان قرار گرفتهاست و داراي ارتفاع زيادي است و از سردترين شهرهاي ايران محسوب ميگردد که جاذبههاي طبيعي زيادي دارد. اين شهر در 219 کيلومتري تبريز و 591 کيلومتري تهران واقع شدهاست.
جغرافيا
شهر اردبيل در ارتفاع 1500 متري از سطح دريا و در ميان کوههاي طالش و سبلان واقع در رشتهکوه البرز در شمال غرب فلات ايران جاي گرفتهاست و داراي زمستانهاي سرد و تابستانهاي ملايم است.
مردم
جمعيت اين شهر براساس سرشماري سراسري سال 1385 ايران، برابر با 412,669 نفر است. زبان مردم شهر اردبيل ترکي آذربايجاني است. مذهب اکثر مردم اين شهر، اسلام (شيعه دوازدهامامي) بوده و مسلمانان اهل سنت در روستاهايي نظير عنبران سکونت دارند. همچنين مسيحيان شهر که اغلب ارمني بودهاند در دهههاي گذشته مهاجرت نمودهاند.
وجه تسميه
غالب صاحبنظران نام قديمي شهر را «آرتاويل» و از ريشه اوستايي ميدانند. اين نام از ترکيب دو کلمه «آرتا» (بهمعني مقدس که در فارسي ميانه تبديل به «ارد» شدهاست و در کلماتي نظير اردشير آمدهاست) و «ويل» تشکيل شدهاست. امروزه در مناطق تالشنشين استان، هنوز هم به اردبيل، «آردويل» ميگويند که معني «شهر مقدس» را ميدهد.
لقبها
اردبيل در طول تاريخ، به نامهاي گوناگوني ازجمله «دارالارشاد»، «دارالملک»، «دارالعرفان»، «دارالامان» و «شهر مقدس» ملقب بودهاست و در دورههاي مختلف، مرکز ايلات آذربايجان بوده و بهعلت قرارداشتن در مسير جاده ابريشم، از رونق اقتصادي بسيار خوبي، برخوردار بودهاست.
پيشينه
بقعه شيخ صفيالدين اردبيلي
اردبيل از شهرهاي کهن ايران است که حدود 5000 سال قدمت دارد.در لوحههاي گلي سومريان به صورت ارتا ثبت گرديدهاست که خود قدمت شهر را تا 5000 سال ميرساند. اين شهر در زمان حکومت بنياميه مرکز حکومت آذربايجان و در زمان بنيعباس مرکز قيام بابک خرمدين بوده است. در سال 618 هجري مورد حمله مغولان قرار گرفت.در دوران باستان نيز که ايران به چهار ولايت تقسيم شده بود اردبيل مرکز ولايت باختر شامل آذربايجان، ارمنستان و آران بودهاست.اما در زمان تيموريان و صفويان، نهضت تشيع و جنبشهاي سياسي ايران از اين شهر برخاست. اردبيل در زمان صفويان آباد گرديد و به اوج اعتبار، عزت، و عظمت خود رسيد، اما پس از انقراض اين سلسله در پيشامدها و تحولات تاريخي دوره نادرشاه و اوايل قاجار و بهخصوص با ورود قشون روسيه به ايران و حوادث دوران مشروطيت، از رونق و اهميت افتاد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، در 24 فروردين 1372 به مرکز استان تبديل شد.
مسجد جمعه اردبيل(مسجد جامع اردبيل )-يادگار دوره پيش از اسلام ودوره سلجوقيان
از آثار تاريخي اردبيل که برخي به دوره پيش از اسلام ميرسد، ميتوان از دهکده آتشگاه، شهر هير، شهريور، و مسجد جامع اردبيل که در قديم آتشکده بودهاست، نام برد. با توجه به اينکه اين مسجد، بزرگترين و قديمترين مسجد اردبيل است، احتمال ميرود يکي از واحدهاي آن، کتابخانه بوده، ولي در تاريخ اردبيل اشارهاي به آن نشده است.
بسياري از مؤلفان دوره اسلامي، بناي شهر اردبيل را به فيروز، پادشاه ساساني نسبت ميدهند و مينويسند که اردبيل به دستور اين پادشاه، که در سده پنجم ميلادي ميزيست، ساخته شدهاست.فردوسي در شاهنامه بناي اردبيل را به پيروز ساساني نسبت ميدهد.
کشف تاريخ 40 هزار ساله اردبيل
کشفيات اخير در خصوص تاريخ اردبيل در منطقه مراد لو اردبيل نشان از کشف تاريخ 40 هزار ساله در اردبيل را به اثبات ميرساند.محوطه شامل بيش از يكصد تخته سنگ مزين به نقوش صخرهاي بوده كه با بررسي و مطالعه هر يك از آنها زواياي پنهاني از نحوه زندگي و استقرار بشر در اين منطقه از كشور نمايان خواهد شد. يكي از كارشناسان باستان شناسي اردبيل گفت: نقوش خمرهاي يا همان سنگ نگارهها كهنترين آثار هنري بر جاي مانده از بشر هستند كه قدمت برخي از آنها به ?40?هزار سال قبل برمي گردد.
باستان شناسي اردبيل
منطقه اردبيل حداقل از هزاره ششم قبل از ميلاد مسکوني بودهاست. براساس پژوهش، سراسر منطقه از تپههاي باستاني پوشيده شدهاست. کاوشهاي مقدماتي در برخي از نواحي اردبيل به ويژه در قسمتهاي شمالي و شرقي آن نشان ميدهد که اردبيل از کانونهاي مهم فرهنگ مگالي تيک يا سنگ افراشتي بودهاست. مردم مگالي تيک شرق آذربايجان که ماهيت قومي آنها ميبايد از عناصر کاسي و هوري بوده باشد، دهها اثر مگالي تيک پرارزش از خود به يادگار گذاشتهاند. کشفيات اخير در محوطه باستاني شهر يئري مشکين شهر، پرتو تازهاي به تمدن و فرهنگ هشت هزارساله اقوام ساکن در اردبيل و اطراف آن افکندهاست و انتشار نتيجه کشفيات ميتواند ارتباط تمدن و فرهنگ مگالي تيک اردبيل را با ديگر مناطق ايران و آذربايجان تاريخي و قفقاز و شرق آسياي صغير مشخص کند. تصاوير هيکلهاي سنگي شهر يئري با تصاوير هيکلها و سرهاي آدمياني که برروي اجاقهاي نعل اسبي ايغدير (ايگدير درشمال شرقي ترکيه در نزديکي مرز ايران و ارمنستان) نقش بسته شباهت تام دارد.آثاريافت شده درموزه باستانشناسي اردبيل موجود ميباشند.
اردبيل درعصر مفرغ
آثار بهدستآمده در حفاريهاي صورتگرفته در اردبيل، نشان از حيات در دوره مفرغ را بهاثبات ميرساند. آثار بهدستآمده شامل شمشيرهاي مسي، خنجرهاي مختلف، تير و سرنيزه، حلقه براي گرفتن زه کمان و تيردانهاي مسي، از نوع تبري که در لرستان پيدا شده و باستانشناسان، تاريخ آن را قريب سههزارسال قبل ازميلاد معين کردهاند، در ناحيه اردبيل نيز پيداشدهاست چون اين اشيا ازمفرغهاي بهدست آمده لرستان سادهترند، اين امر قدمت اردبيل را فراتر هم ميبرد.باستانشناسان در يکي از گورها تعدادي مهره عقيق، لاجورد، شيشه، يک دکمه طلا و سفال به دست آوردهاند.
درضمن حفاري در تپه نادري اردبيل، باستان شناسان موفق شدند بقاياي معماري عصر مفرغ را به دست آورند.اين بقايا از دورههاي عصر آهن 2 و 3 و نمونههايي از دورههاي اشکاني، ساساني، سلجوقي و اوايل دوره اسلامي ميباشند.اين نوع معماري بسيار شناخته شده و در تمام دنيا به ويژه در معماري شرق ترکيه بسيار ديده شدهاست.
درديگرکاوشها درمنطقه گيلوان اردبيل مواردي به شرح ذيل کشف گرديدهاند:دو گور مربوط به دوره عصر مفرغ جديد (حدود سال 1600 پيش از ميلاد)
يک گور مربوط به عصر آهن (حدود سالهاي 1200 تا 1500 پيش از ميلاد)
چهار گور مربوط به دوره هخامنشي
99 گور مربوط به عصر آهن (سالهاي 2200 تا 2800 پيش از ميلاد)
موضوع قابل توجه در گورهاي عصر آهن تدفينهاي دسته جمعي است که در گورهاي اين عصر بي نظير است که اين موضوع نشان از همان تداوم فرهنگي از عصر مفروغ جديد تا عصر آهن است.سازههاي گورهاي گيلوان از نوع سازههاي چالهاي است و تدفين اسکلتها به صورت چمباتهاي انجام شدهاست. جهت سر اين اسکلتها نشان دهنده اين مطلب است که: اجسادي که در صبح دفن شدهاند سرشان به طرف شرق و آنهايي که در ظهر دفن شدهاند، سرشان به طرف جنوب بودهاست.
از اشيايي که همراه با اسکلتها به دست آمده ميتوان به خنجر، سرنيزه و پيکان در گور مردان و سنجاق سينه، مهرههاي تزئيني، پولک و... در گور زنان اشاره کرد.
سفال اردبيل دردوره مفرغ
بررسي باستان شناسان بر روي 12 قلعه و گورستان قديمي اردبيل که قدمت آنها به دوره عصر آهن ميرسد سبب کشف سفالهايي شد که بيانگر تداوم فرهنگي از عصر مفرغ جديد تا دوره اشکاني است.اين سفال از لحاظ طرح و نقش بسيار شبيه به هم بوده که به سفال نوع اردبيل درتاريخ معروف شدهاست. بر اساس آن ميتوان تداوم فرهنگي نقوش سبک اردبيل را نشان داد. چرا که سبک و فرم سفالها در ملي دورانهاي مختلف تغيير چنداني نکردهاست.
گورستانهاي کشف شده پيش ازتاريخ دراردبيل
بررسيهاي انجام شده در4 نوع قبر در منطقه اردبيل دوران عصر آهن I تا آهن III رابه وضوح ترسيم مينمايد.. که تقريبا هيچ کدام از قبرها سالم نبود. و به نظر ميرسد در گذشتههاي بسيار دور مورد تاراج قرار گرفتهاست.اين نوع ازگورستان هارا، کورگان مينامند. در تمامي مناطق قفقاز و ماوراء قفقاز پراکنده هستند و به لحاظ سازه و معماري به انواع مختلفي تقسيم ميشوند. هر کدام داراي مشخصات خاصي هستند ولي عملکرد تمام آنها به يک گونه بودهاست. گورستانهاي بررسي شده بين اردبيل و مشکين شهر قرار دارند.
اولين شهر لولهکشيشده آب
اردبيل، اولين شهر ايران از لحاظ لوله کشي آب مشروب ميباشد. تاريخ اين لوله کشي احتمالا به دوره صفوي معطوف ميگردد. بطوريکه آثار آن درحفاريهاي صورت پذيرفته شده موجود ميباشد
دژ قهقهه
دژ قهقهه در ۸۵ کیلومتری شمال شرقی شهرستان مشکین شهر در استان اردبیل قرار دارد. این دژ به دلیل اینکه محل زندانی شدن افراد سیاسی مهمی - مانند شاهزادگان صفوی - در زمان گذشته بودهاست در تاریخ شهرت بسیاری دارد.
موقعیت دژ
این قلعه در تپه سنگی به ارتفاع تقریبی ۱۰۰۰ هزار متر از زمینهای اطراف قرار داشته و اطراف آن را با حصار مستحکم و غیر قابل نفوذ احداث نمودهاند که با گذشت سالیان دراز هم اکنون نیز ورود به آن تقریباً غیر ممکن بوده و فقط در شرایط جوی مناسب امکانپذیر است سطح قلعه حدود ۵ هکتار (۱۰۰x۵۰۰) و اختلاف سطح در سطح فوقانی قلعه کمتر از ۳۰ متر است.
تنها راه استحصال آب در این قلعه جمع آبهای سطحی حاصل از آب باران و بارش برف است که قلعه بانان و یا ساکنین جهت ذخیره سازی آب حفرههائی در دل سنگ کندهاند که از آن جمله تعداد چهار مخزن به قطر ۵ متر و به عمق متر در قسمت شمال شرقی و تعداد ۱۱ آب انبار به ابعاد ۵۰x۱۰x۲/۵در قسمت غربی قلعه از آنجملهاند.
مرتفعترین قسمت قلعه قسمت جنوبی آن است آثاری در این قسمت دیده میشود که حکایت از وجود یک ساختمان ۲۲x۲۴ متر که هم اکنون با خاک یکسان شدهاست و به احتمال قوی محل نگهبانان بوده چرا که از این قسمت اشراف کامل به قلعه و درههای همجوار را داراست که با ملات گچ آهگ و آجر ساخته شده بودهاست.
این قلعه شامل سه دیوار یا سه حصار متداخل است و حصار چهارم بعنوان زندان از آن استفاده میشده تنها مسیر صعود به قلعه از مسیر شمال شرقی است که پس از حدود یک ساعت پیمایش به ورودی قلعه که راهروی است ساخته شده از سنگ و آجر با طاق جناقی و از آن به محوطه قلعه راه است که میشود به قله دسترسی پیدا کرد زندان قلعه در منتها الیه قسمت شرقی قلعه واقع شده و راه ورودی آن حفرهای است طبیعی که در دل تخته سنگ عظیم و قطور که با قراردادن سنگی دیگر در مقابل آن همچون در زندان را محصور میکرد.
قلعه قهقهه در زمان صفویان
قلعه قهقهه با وجود امکانات طبیعی و اندکی تغییر بدست بشری دژی مستحکم و دست نیافتنی و محلی امن جهت نگهداری خزائن و جواهرات سلطنتی و شورشیبان خطرناک و زندانیان سیاسی گشت. اسکندر بیگ مولف کتاب عالم آرای عباسی مینویسد: «قهقهه قلعهای عالی اساس واقع در قراجه داغ بر فراز قله کوه سنگی است که ساکنین آن با قلعه فلک الافلاک و نگهبانان آن با شب زنده داران فلک الافلاک همرازند».
همچنین محمد یوسف واله اصفهانی مولف کتاب خلد برین چنین مینویسد: «نسیم سبک خیز را مجال عبور از حوالی قلعه قهقهه نیست».
زندانیان قلعه قهقهه
مهمترین زندانی قلعه فوق اسماعیل میرزا فرزند شاه تهماسب یکم صفوی است یا بهعبارت دیگر شاه اسماعیل دوم دومین پسر ارشد شاه تهماسب یکم سلطان قزلباشها است. وی مردی شجاع جنگجو و تیغ زن بی دریغ بود و بعلت زیاده روی در امورات پدری و گردن ندادن به فرامین پدر دستگیر و در قلعه قهقهه بمدت ۱۹ سال و ۶ ماه و ۲۱ روز و تا مرگ پدر در زندان مخوف دوام آورد و سرآنجام با گردش دوران پا به قدرت نهاد و بسیاری از کسان و خویشان را که در این مدت پا درمیانی نکرده بودنداز دم تیغ گذراند.
از دیگر زندانیان قلعه مشهورترین آنها خان احمد گیلانی والی گیلان که در سال ۹۷۵ ق. بر اثر شورش دستگیر و در زندان قهقهه زندانی شد ولی چون والی گیلان بود شعر سروده و تسلیم شاه تهماسب کرد.
از گردش چرخ واژگون میگریم و از جور زمانه بین که چون میگریم
با قد خمیده چون صراحی شب و روز در قهقههام و لیک خون میگریم
و در جواب یکی از ادبای دربار مینویسد:
آن روز که کارت همگی قهقهه بود با رای تو رای سلطنت صد مهه بود
امروز در این قهقهه با گریه بساز کان قهقهه را نتیجه این قهقهه بود
در سال ۹۲۲ هجری قمری امیرخان ترکمان حاکم تبریز که به سلطان محمد صفوی شوریده بود دستگیر و در زندان قهقهه زندانی شد و پادشاه صفوی آخرین خواسته او را اجابت کرده و معشوقه اش بی نظیر را همراه وی روانه زندان کرد و تا وا پسین لحظات عمر خود را در آن زندان سپری کرد.- مراد پاشای رومی و احمد پاشا دو تن از سرداران نظامی عثمانی ازدیگر زندانی قلعه قهقهه میباشند.
همچنین در سال ۹۴۰ خ. (۹۶۹ ق.) سام میرزا از شاه تهماسب یکم خواست که او را به خراسان بفرستد؛ شاه نیز موافقت کرد، اما بعد به تحریک مغرضان پشیمان شد و سام میرزا را با دو پسر خردسالش به دژ قهقهه فرستاد. سرانجام در سال ۹۴۵ (۹۷۴ ق.) به دستور شاه تهماسب، سام میرزا و پسرانش را به همراه پسران القاس میرزا که در آن دژ بودند، به قتل رساندند.
در سال ۱۰۱۸ هجری قمری در ۲۴ سال سلطنت شاه عباس زندانیان زندان با استفاده از فرصت نگهبان را گشته و زندان را به تصرف خود در آورده و این زندانیان که بیشتر از کردها و عثمانیها بودند و بزرگ آنها مصطفی پاشا و احمد پاشا و کورحسن بودند بمدت دو ماه زندان را در تصرف خود داشتند تا با میانجیگری خواجه مقصود علی با اعلام عفو و وعده شورش را خوابانید و قلعه را به تصرف خود درآورد.
تاريخچه کتابخانه در اردبيل
نخستين كتابخانه در اردبيل در قرن 8 ق. بههمت شيخ صدرالدين موسي ، فرزند شيخ صفيالدين اردبيلي ، در جوار آرامگاه پدرش جهت استفاده عموم ايجاد شد . پس از كتابخانه آستان قدس رضوي،کتابخانه اردبيل قديمترين و غنيترين كتابخانه ايران بهشمار ميرفت . شيخ صفيالدين اردبيلي به سال 700 ق. جانشين شيخ زاهد گيلاني گرديد و خانقاهي براي مريدانش ترتيب داد و كتابخانهاي نيز بنيان نهاد كه پس از مرگ او، كتابخانه همچنان مجمع مريدان بود. مخصوصاً پس از تشكيل سلسله صفويه (907 ق.)، به كتابخانه و آرامگاه شيخ توجه بيشتري شد بهحدّي كه شاه عباس اول صفوي (996-1038 ق.) در سنه 1017 ق. كتابهاي گرانبهايي به آنجا وقف كرد. آدام اولئاري كه به سال 1047 ق./ 1637 م. از اين كتابخانه بازديد كرده، مي نويسد كه اكثر كتابهاي خطي آنجا از نظر هنر و درونمايه در دنيا بينظيرند. جيمز موريه انگليسي اين كتابخانه را به سال 1227 ق./ 1812 م. در حاليكه كتابها بر روي هم انباشته شده بود، ديده است . در جنگ دوم ايران و روس (1241-1243ق.)، اين كتابخانه بهعنوان غنيمت جنگي بهتصرف روسها در آمد و تعداد 114 نسخه از كتابهاي نفيس و نادر آن به پترزبورگ فرستاده شد. در سال 1314 ش. تعداد كتابهاي باقيمانده بهدستور وزارت معارف به تهران انتقال يافت. در سال 1328 ش. كتابخانهاي عمومي با نام "قرائتخانه عمومي" با 900 جلد كتاب جهت استفاده عموم، بهويژه معلمان، بههمت معاون رئيس فرهنگ اردبيل تأسيس شد. در سال 1346 با تشكيل كتابخانه عمومي اردبيل، مجموعه قرائتخانه عمومي به اين كتابخانه منتقل گرديد، كه با نام "كتابخانه عمومي شماره يك"، قديمترين كتابخانه عمومي در مركز استان اردبيل بهشمار ميرود.
از آن پس، كتابخانههاي ديگري در شهرهاي استان تأسيس شد، از جمله: كتابخانه خلخال (تأسيس 1344)، و كتابخانه شهر گيوي (1345) (1: 49، 50). علاوه بر اين، تعداد 2 واحد كتابخانه وقفي در دهه 1340 در شهرستان اردبيل موجود بوده كه مييتوان از كتابخانه سيد حمزه (با مجموعه 1200 جلد) و كتابخانه حسين صدر (تأسيس 1342، با مجموعه 588 جلد) ياد كرد.
تا نيمه دوم سال 1378، در استان اردبيل 33 واحد كتابخانه عمومي (با مجموعه 242307 جلد، 5870 عضو، و 65 كارمند) فعاليت داشته كه از اين تعداد، بخشي (با مجموعه 5583 جلد و 9932 عضو) وابسته به جمعيت هلال احمر جمهوري اسلامي است.
همچنين، تعداد كتابخانههاي مساجد استان در سال 1378، 28 واحد بوده كه با مجموعهاي در حدود 30000 جلد كتاب و 3760 عضو فعاليت داشتهاند.
تا سال 1378، تعداد كتابخانههاي كودكان و نوجوانان استان 9 واحد (7 واحد ثابت، 1 واحد پستي، 1 واحد سيّار) و مجموعه آن 92986 جلد و كاركنان آن 17 نفر بوده است .
جاذبههاي توريستي
موزه اردبيل
آرامگاه شيخ صفيالدين اردبيلي و مسجد جامع اردبيل از بناهاي تاريخي اين شهر بهشمار ميروند. از جاذبههاي طبيعي اين شهر درياچه شورابيل و بقعه شيخ جبراييل در داخل شهر و درياچه نئور، جنگل فندقلو، و پيکره سنگي بابا داوود عنبران و شهر توريستي سرعين در نزديکي اين شهر ميباشد.
از ديگر آبهاي معدني که اغلب مزين به زيباييهاي بينظير طبيعي ميباشند عبارتاند از: سردابه، قطورسويي، دودو، ايلاندو (که بر اثر زلزله ويران شدهاست)، مشه سويي، شابيل، قينرجه، ويلادره، خلخال سويي و... همچنين آبشارها و عوارض طبيعي ديدني مانند آبشار شورشورنه عنبران، آبشار نرهگر در روستاي اسبوي خلخال، آبشار سردابه، درياچه واقع در قله سلطان سبلان، روستاي زيباي نمهيل و سواحل رود قزل اوزن، جاده فوقالعاده زيباي خلخال به اسالم، مراتع وسيع دامنه سبلان و...
صنايع دستي اردبيل
اردبيل به واسطه داشتن تاريخ کهن در ادوار مختلف وتکامل در اين دورهها صنايع دستي مختلفي را در جهت نياز به ان به تکامل رسانده وبه جوامع مختلف معرفي وصادر نموده است.به وضوح ميتوان اوج اين شکوه را در دوره صفويه جستجو نمود که بايستي اين شکوه را به نام مکتب اردبيل ثبت نمود.آبگينه
بافته و نساجي سنتي
رودوزيهاي سنتي
سفال وسراميک سنتي
صنايع دستي تلفيقي
صنايع دستي چرمي
صنايع دستي چوبي وحصيري
صنايه دستي سنگي
نمد مالي
غذاهاي محلي
آش دوغ اردبيل
آش شير، آش دوغ، پيچاق قيمه، کوفته، لَوَنگي، خشيل، هرا، قويماق، ترشي قرمه، ساج ايچي، سبزي قرمه، سوغان سو، آش اوماج، آَش يارما، بزباش، خورشت قاتق، تاسکباب، چيغيرتما، حلوا زرد، تر حلوا، حلواي زنجبيل، قيساوا و قيقاناق.
آش دوغاين غذاي سنتي اردبيل باتوجه به استقبال بي نظير، به عنواني غذاي سنتي جهاني درحال ثبت ميباشد.
سوغات
سرشير، کره، حلواي سياه، آبنبات، شيرينيهاي محلي و تخمه آفتابگردان، عسل خالص سبلان، عصاره شهدآميز گلهاي رنگارنگ و عطرآگين طبيعت سرسبز سبلان مشهورترين سوغات منطقه ميباشد. حلواي سياه استان به صورت معجوني از جوانه گندم و کره طبيعي نشاط بخش و مقوي است
بازار تاريخي اردبيل
بازار اردبيل يادگاري از دوره صفوي و ماقبل انست. در قرن دهم هجري در زمان حکومت شاه طهماسب اول بازارهاي اردبيل از رونق بسيار زيادي برخوردار بودهاند.
تقسيم بندي کل بازاراردبيل عبارتنداز: بازار بقالان، قصابان، خراطان، سراجان، قيصريه، چاقو فروشان، کلاه دوزان و... سراي ديگر اشاره کرد.راستههاي موجود در بازار اردبيل عبارتند: از راسته اصلي بازار، راسته قيصريه، علافان، راسته پيرعبدالملک، بازار زرگران، سراجان، پارچه فروشان، کفاشان، مسگران، چاقوسازان، آهنگران و سراهاي آنها.در قرن هفتم و هشتم بازار اردبيل رونق فراوان داشتهاست. در دورههاي بعد، قسمتي از بازار بزرگ و تيمچهها و سراها از موقوفات بقعه شيخ صفي الدين بشمار ميرفت و درآمد و عوايد حاصله به مصرف مخارج اين بقعه ميرسيد